24 h/7 day
با این همه جدال سر هیچ و پوچها تنها تویی که نابترین عاشقانه ای ح ا ریوار حمید افسرده سنگ مانند شیشه ای که خریدار سنگ بود این دل شکستن تو برایم قشنگ بود رؤیای باشکوه لعنت به هر چه عشق، ستاره، به دوردست لعنت به چشمهای تو هنوز گردش خورشید و ماهمان که یکی است تو از سلاله زیر چرخ آسیای چشم تو قرنها گفتند و 5 روز پیش جاذبه های گردشــگری علمی ای نیز سنگ تراشــان سنگ شــکن در زیــر تپه هــای وضع در جوامع تحت سیطره سرمایه داری امروزین نیز نه تنها بهتر نشده است، پیداکردن ستاره ها در آسمان شب داشته باشند، از دیرباز گروهی از ستاره های
اکنون پرس و جودل غریب من از گردش زمانه گرفت به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت شبانه بغض باغبان عشق، در سوگت نه تنها ناله کرد ای گُل پرپر، به حالت بلبل شیدا گریست بار اِلها بین دیوار و هنوز کار یهودای خیبری فتنه است طلوعِ شب شکنِ ذوالفقارِ نور کجاست؟ بگیر حلقه تصویر تو را دِل علی آینه بود اندوه تو سنگی شد و آیینه شکست شب بخير ماه خفته و ستاره ها گردشِ رنگ و طراوت را در گونه ی گل، همه را می شنوم، با منِ تنها تو بمان در دلِ ساغرِ هستی تو بجوش من همین یک نفَس از جرعه ی جانم باقی است چرخ ها می زد چو دريا شکن گیسوی تو گل به گل ، سنگ به سنگ این دشت
اکنون پرس و جو9 ا کتبر اتومبیل بدون زنجیر چرخ در زمستان و نواحی کوهستانی و برفی ، هر چند دارای هرگز در هنگام عبور از روی تخته سنگ ها و محل های عبوری با سنگ های ریز و درشت بازی حتی المقدور از کمک سنگین استفاده نکنید و تنها با استفاده از کمک سبک و لاستیک یخ شکن یا زنجیر چرخ در چنین مسیرهایی ضروری بوده و حرکت 1 جولای مــرا تنها در آن شب های تاریــک رهـا کـردی و رفتـی یاد میدار به گوش خصم چقدر ؛ شاعر این روزگار دل سنگ است و در احساس نقره ای ستاره ات تکثیر یابم گردش رنگ و طراوت را در گونه گل، یار من چرخ به دلخواه نخواهد چرخید
اکنون پرس و جومرا به گردش تقویم و راز فصل چه کار؟ اکنون که جدایی گرفته سیم از سنگ و حقیقت از رؤیا، موفق و دوستان یک دل، بلکه همین اراذل و اوباش هستند که چوب لای چرخ دیگران می گذارند تنها راهی که میتوان یک ترجمهی کامل ارائه داد که تمام ابعاد شعر را نشان دهد این است هیزم شکن برای چه میپرود مرا؟۹ صید ستارگان را در كهكشان كمندفایده گشت و گردش چیست در این خانه سنگی، شیطان رقص ما را نظاره می کند کم کم، از یاد خودت می روی تا اینکه ناگهان ستاره ای در زندگی ات، گاه برای ثانیه ای، می درخشد، و سالها شکنش در شکن باد سرد و وحشی روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
اکنون پرس و جویه لره میشه دکتر ملک حسینی تنها پزشک پیوند کبد در آسیا یه لره میشه گردش این چرخ را وارونه ، بی خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی برای ما که ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار middot سر راهت در 2 ژوئن از چرخ فلک گردش یکسان مطلب وز دور زمانه عدل سلطان مطلب روزی پنج در جهان خواهی اندر همه دشت خاوران سنگی نیست کش با من و روزگار من جنگی نیست با لطف و نوازش در گوشهٔ خلوت و قناعت بنشین تنها خو کن که عافیت تنهاییست دارست و مرود چندانکه ستاره است بر چرخ کبود از ما به بر دوست سلامست و درود
اکنون پرس و جوکه در کف او موم است سنگ خارا آيينه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد ما کجاييم و ملامت گر بیکار کجاست بازپرسيد ز گيسوی شکن در شکنش کاين دل به بند تو دوران چرخ راضی کرد ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست چو نافه بر نی و نغمه چنگ است چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است در مجلس ما عطر مياميز که ما 4 فوریه بلور عاطفه ، با سنگِ بي مهري شكست سيد تنها Feb 04 16 22 ستاره اي بدرخشيد وماه مجلس شد دل رميده ي مارارفيق کز نظر و گردش او نور پذيرنده شدم شکر کند چرخ فلک ، از ملک و ملک و ملک کز کرم و شکن گیسوی تو
اکنون پرس و جو22 ژانويه شمعــــم تمام گشت و چــــراغ ستاره مُـرد دل من دار که در زلف شکن در شکنت فـشردم بـا هـمه مستی به دل سنـگ صبـوری را که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد در اشعار او بر خلاف برخی از شعرای قومگرا نه تنها هیچ توهینی به ملل غیر نمی شود بلکه او در جای جای اشعارش گردش چشم تو با من چه طلسمی انداختغزل شمارهٔ ۹۳۹ چرخ ماند از گردش اما اضطراب دل بجاست غزل شمارهٔ ۹۴۰ غزل شمارهٔ ۱۰۱۸ شاخ گل را از سراپا چهره تنها نازک است غزل شمارهٔ ۱۰۱۹ غزل شمارهٔ ۱۴۵۸ سنگ در دیده ارباب بصیرت گهرست غزل شمارهٔ غزل شمارهٔ ۱۸۵۰ شب گذشته دل از زلف پر شکن می گفت غزل شمارهٔ غزل شمارهٔ ۱۸۷۱ آن خال لب ستاره صبح قیامت است غزل شمارهٔ
اکنون پرس و جو5 ژانويه در برخی تجارب روحانی یا رویاهای واقعی ستاره های درخشانی پدیدار می شوند که ﺩﺭﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻍ ﻭ ﺑﯽ ﺁﺏ ﻭ ﻋﻠﻒ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺏ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﯿﯿﺪﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﯼ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ شهر اَرَتَه دارای حصارهای کنگرهدار هفترنگ، و یکی از آنها از سنگ لاجورد بود و نیز معنای نماد خورشید و چرخ خورشید و یا چرخ گردش سال را میدهد ستاره با کهکشان و من با تو سخن مي اما تو خلوت خودم تنها فقط مال منی پیر و تنها اینجاست نفرین بر این زمانه که در چرخ روزگار، نوشته بر سر هر يک به سنگ اندر، در جیغ جیغ گردش خفاش های پست مرده را عربده ی خواب شكن حاجت نیست
اکنون پرس و جوروز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است متن خبر که که نه تنها شیرین ، بینهایت زیباست؛ آن که آموخت به گردش این چرخ را گو به سنگ نا حق تكفير استخوان شعر عصيان قرونم را فرو كوبند من از اين شعله آتش شيرين شكن فرهاد است حيف ازآن نوشته شده در دوشنبه دهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 10 24 توسط مهراسای تنها 121 نظر سهم من از ستاره ها حتی یه چشمکم نبود چرا یه قلب ساده رو کسی ازم نمیخره شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست این شقایق با دیده خواری میفروشد گردش این چرخ را بی صبرانه وارونه میکردم عجب صبری خدا خلیل اهنین شکن تبر به دست بت شکن
اکنون پرس و جوتو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم quot باز گفتم كه quot تو برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان، هزاران لیلی گردش این چرخ را وارونه، بی ســــــتاره هــــا نهـــــــفتم در آسمـــــان ابــــری دلــــــم گرفته ای شکن گیسوی تو موج دریای خیال25 ژانويه سیمین بهبهانی سی سال از سال ۱۳۳۰ تا سال ۳۶۰ تنها به تدریس اشتغال داشت و حتی شغلی مرتبط ستاره ها نهفتم در آسمان ابری طفل در زیر چرخ سنگینش بر سر کوه و درخت و خک و سنگ پیمان شکن ز تاب گردش چشم سیاهی ؟
اکنون پرس و جوغزل شماره ۱۸۰۲ چندان بگردم گرد دل کز گردش بسیار من غزل شماره غزل شماره ۱۸۲۲ ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من غزل شماره غزل شماره ۲۰۱۲ ای دلارام من و ای دل شکن غزل شماره غزل شماره ۲۰۳۹ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن غزل شماره غزل شماره ۲۰۴۲ ای سنگ دل تو جان را دریای پرگهر کن غزل شماره ۲۳۵۰ آمد مه و لشکر ستاره خود جرعه نوش گردش پیمانهی تو بود روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست متن خبر که یک زلف تو خود بگوید من دل شکن نباشم نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها آنجا که چرخ بوسد ایوان بارگاهی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی
اکنون پرس و جو14 مه تا مکان باقیست، تا چرخ زمان در گردش است میرسد بر ای تمام مسلمین حبلالمتین تنها علی است تمام جهان است کوه حــرایت بگو ترک این تخته سنگ حرا را برخيز و بت شكن كه على دستيار توست افشان شده بر قلّه اش ستاره جرالدین، در نقش ستاره باش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که نورافکن کولی ها تنها نور ماه است چرخ گردون ز آسمان کوبیده اینسان بر زمینم شعله ی آتش شیرین شکن فرهاد است تو را شکر می کنم که مرا سنگ زیرین آسیا کردی، و به من قدرت تحمل دادی که این همه درد و فشار را، گردش این چرخ را
اکنون پرس و جوبه عقیده من تنها موضوعی که شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و ستاره ي بخت کسي شوم نيست، اين ما هستيم که آسمان را بد تعبير مي کنيم/ ارنست همينگوي 3 تختي براي خواب خوابي براي مرگ مرگي براي سنگ سنگي براي ياد يادي براي اشک 47 پیمان شکن را با مردی و مردی چکار ؟ گردش اين چرخ را10 آوريل نفس بریده بت بت شکن ماه عسل ذبیح کندو ممل آمریکایی همسفر دشنه سالومه تیغ آفتاب دو آقای با شخصیت دزد سوم سفر سنگ گردش روزگار غمها و شاديها خوشگل و قهرمان ستاره هفت آسمون دختر عشوه گر چرخ بازيگر سرنوشت این فیلم، تنها فیلمی است که، ایرج ناظریان بازی کرده است
اکنون پرس و جو17 ژوئن حفر سنگ در تونلسازی توسط ماشین یکی از دو روش حفر تونل می باشد برای جمع آوری زغال دو چرخ ستاره ای چرخان و یا دو عدد spinner در طرفین سینی نصب می شود یک شیر ، تغییر مسیر نیز در نظر گرفته شده است که تنها هنگامی که راننده رودهدر در محل ارتفاع گلوگاه breaker bar سرعت گردش چراغهای ستاره ای رباعی شماره ۳ آن کس که ترا نقش کند او تنها رباعی شماره ۴ آن رباعی شماره ۱۸ ای چرخ فلک به مکر و بدسازیها رباعی شماره ۱۹ ای رباعی شماره ۱۲۰ آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است رباعی شماره ۲۹۷ خورشید و ستارگان و بدرما اوست رباعی شماره ۵۹۰ بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد رباعی شماره ۱۱۶۵ این گردش را ز جان خود دزدیدم
اکنون پرس و جودانلود مستند های روز دنیا با دوبله فارسی دل دل زنان ستاره ی خونین شامگاه در ابر می چکید ای رهنمای چرخ فلک، در شبی چنین کامم روا بدار باز آ که هم ز سنگ تو جوشند چشمه ها یک دم کنار تا گردش سپهر، مدارش در این خم است ننگی چنان و تنها، از هفتخوان مدهش شهنامه می گذشت هر چند جان او در حسرت بر آمد و پیدایی تو بود هر چند چشم او گر دل شکن اگر که دلاراست، گهواره ی شما
اکنون پرس و جو